loading...
Autumn
بک بهمنی بازدید : 109 پنجشنبه 09 آبان 1392 نظرات (0)

پتو رو خودم انداختم و زیرش به خودم پیچیدم..
بعد از سقط..با هر نزدیکی..س*کس..درد بدی میگرفتم..
طبق همه ی اوناییکه بعد از انزالشون بساطشونو جمع میکردن و برن منتظر بودم که بره..
اما هیچ صدایی نمیومد..نه صدای لباس پوشیدنی..نه صدای پایی..نه صدای دری...
فقط و فقط صدای نفس های تند و دمادم خودم رو میشنیدم...
همچنان هم زیر پتو بودم..
چند دقیقه ای صبرکردم..
باز صدایی نیومد..
عصبی شدم...
از زیر پتو اومدم بیرون..
دیدم کنارم دراز کشیده...
به سقف خیره شده...
- تو چرا هنوز اینجایی ؟
- خودت چی فکر میکنی ؟
- با این حرکت دو برداشت میتونم بکنم : 1.تنت میخاره هنوز..2.تازه کاری
- تازه کار نیستم..یه بار هم اومده بودم پیشت اگه یادت باشه
-نچ یادم نیست..پس تنت میخاره...من دیگه حالشو ندارم..بزن بیرون..( با اینکه یادم بود)
- تنم میخاره..اما نه برای س*کس دوباره..تنم میخاره از دنیای خودم بیام بیرون..تنم میخاره برای بیرون ریختن درد ...
- وایسا وایسا !! این ــــــ..س شعرا رو واسه من شر و ور نکن...حال و حوصله ندارم..درکشم ندارم..یهو دیدی زدم تو پرت..گریه ات در اومد
بدون توجه به حرفام ادامه داد...
سفره ی دلشو باز کرده بود..
فکر میکردم هیچ غمی به بزرگی غم من نیست...
خودت از خونه بزنی بیرون خیلی بهتر از اینه که از خونه بندازنت بیرون...
احمقانه است همه چیو در اختیارت گذاشته باشن و داشته باشی و همه چیتو خودت توسط خودت از دست بدی...
اما پر از خاری و ذلته..همه چیو خودت با دستای خودت بدست آورده باشی و کسیکه فکرشم نمیکنی همه چیتو یه شبه ازت بگیره
غرورت بشکنه خیلی سخته اما اگه خرد بشه یعنی خودکشی...!!
هدف زندگیت عوض بشه و بشه انتقام قابل تحمله..اما بی هدف زندگی کنی یعنی ته ته ته غیرتحمل بودن !!
سخته دوری از کساییکه میدونی همیشه به یادتن ..مثل خانواده ات...اما وحشتناکه به یاد کسایی بودن که میدونی حتی یک ثانیه هم به فکرت و به یادت نیستن...مثل خانواده اش...
مردونگی میخواد خودت به تنهایی بتونی از پس همه کارات بر بیای...اما مرد رو داغون میکنه حتی با مردونگی مردونگیش نتونه کاری از دستش بربیاد...
....
خیلی دلم میخواست برای ابراز هم دردی هم که شده..بغلش کنم..نوازشش کنم...اما..
فقط تونستم یه نخ سیگار بهش تعارف کنم...
وقتی رفت...انقدر تو فکر بودم که اصلا خودمو و دنیامو فراموش کرده بودم...
همیشه به خوب تر نگاه میکردم..ولی هیچوقت به بدتر نگاه نکردم و بگم خدایا شکرت که من اینجور نشدم.. !!!
همیشه میگفتم اونو ببین چه کاره شده من چه کاره شدم !! اون سالمه و سالم زندگی میکنه و من چقدر....
شب داغونی بود...
قدر خوبیات..قدر سلامتیت...قدر خانواده ات..قدر تک تک داشته هات و نداشته هاتو بدون...
.....

 

نویسنده

امضا : Hospice Screams

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
پاییز پنجره ای ست که از اتاق من به هوای تــــــــو باز میشود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    پاییز رو دوس داری ؟؟؟
    کـــدوم فصـــل رو بیشتر دوســـــ♥ـــــت داری ؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 151
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 74
  • باردید دیروز : 16
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 163
  • بازدید ماه : 442
  • بازدید سال : 1,468
  • بازدید کلی : 76,234