از شکم مادر متولد شد فاحشه نبود
فاحشه شد
وقتی تنش را لخت در خدمت عشقش گذاشت
فاحشه نبود
وقتی فاحشه شد که از ترس مامورین به خانه پناه برد
وقتی طمع سکس را چشید که لب بر لبهای دیگری گذاشت
کی به فاحشگی انداختت
چشمهایت را باز کن کسی که تنت را بهش هدیه دادی
کسی که شب تا صبح برهنه در اغوشش بودی
کسی که اول برایش عشق بودی
اخر برایش سرگرمی
اکنون معنی فاحشگی را میفهمد
اکنون که عشقش در حال فاحشه کردن دیگریست
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
پاییز رو دوس داری ؟؟؟
کـــدوم فصـــل رو بیشتر دوســـــ♥ـــــت داری ؟؟؟
آمار سایت